مشکل حزب اتحاد کمونیسم کارگری نیست
پاسخی به رفیق حسین مراد بیگی !
علی طاهری
همان طور که اطلاع دارید از حدود دو هفته پیش حسین مراد بیگی از دفتر سیاسی حزب حکمتیست مقاله ای را به طبع رساند که در ان حزب اتحاد کمونیسم کارگری را به اپورتونیسم در نظریه و عمل متهم کرد. قبل از این که ما در نشریه پاسخی بدهیم، پاسخی دیگر از سوی یکی از کادر های کمونیسم کارگری به نام حامد خاکی داده شد که محتوی نکات جالب و در خوری بود. از جمله که نوشته بود در زمان انقلاب اکتبر لنین از آمدن تروتسکی به سوی بلشویک ها استقبال کرد و منافع جنبش را به حب و بغض های گذشته ترجیح داد. از اینکه چه کسی دارای خط مشی تروتسکی است و چه کسی پرچمدار خط لنین میگذرم. اما بر عکس آن کوروش مدرسی و حزب حکمتیست حب و بغض های گذشته را به منافع جنبش ترجیح دادند. اما آن چه من را برداشت که این مقاله را بنویسم تاکیداتی است که چندی است که از سوی کوروش مدرسی و رهبری حزب حکمتیست مبنی بر سنت ما و جنبش ما ارائه می شود. تصویر این گونه است اعضای دفتر سیاسی حزب حکمتیست دارای سنت دیگر سیاسی هستند. در این شکی نیست !
یکی از دلایلی که از سوی رهبری حزب حکمتیست مبنی بر اختلاف با حزب اتحاد کمونیسم کارگری و حککا اقامه می شود تعلق آنها به سنت منصور حکمت و کمونیسم کارگری است و دوری دو حزب دیگر از این سنت و بعضا تعلق داشتن این دو حزب به یک خط مشابه! انچه باز در مقاله حامد خاکی که بستگی تشکیلاتی اش را نمی دانم امده بود مثالی بود که زده بود در رابطه با همین ترم سنت متفاوت! حامد از رهبری حزب حکمتیست و حمه سور پرسیده بود شما که به داشتن سنت سیاسی متفاوت معتقدید چطور با خبر پیوستن یک سازمان تروتسکیست سر از پا نمی شناختید و چنان به هیجان امده بودید که نمی دانستید چه کنید! اما حزب اتحاد کمونیسم کارگری با اعضای شناخته شده اش متعلق به سنت دیگری سیاسی قلم داد می شوند که شما حاضر به قبول ان نیستید؟
مورد دیگر، البته اگر از حمایت حزب حکمتیست از تظاهرات کانال یک بگذریم که سنت سیاسی اش را دیگر هر بچه دبستانی می داند و همچنین از گارد ازادی بگذریم که ان هم لابد و انشاالله برسنت سیاسی ناسیونالیسم کرد نیست سخنرانی اخر کوروش مدرسی است در رابطه با فراکسیون فعالیت به نام کومله.پایه سخنرانی کوروش با تمجید از بهمن شفیق برای نقد فراکسیون مینه حسامی شروع می شود. البته هر کسی می تواند مقاله های با ارزشی بنویسد منکر این نمی توان شد. اما بهمن شفیق را هم لابد متعلق دانستن به سنت منصور حکمت و کمونیسم کارگری اگر گزافه گویی نباشد شعبده بازی است .
به هر خواننده منصفی که حدود شش ماه مقاله ها و اطلاعیه ها حزب حکمتیست را دنبال کرده باشد واقعا این سوال پیش می اید که این حزب می تواند متعلق به چه سنت سیاسی باشد؟ تظاهرات کانال یک، سازمان دانشجویی تروتسکیست، بهمن شفیق، سیاست های کپی رایت ناسیونالیسم کرد و صد البته منصور حکمت را در کدام حزب سیاسی می تواند جمع کرد؟ حزب حکمتیست حقیقتا که سنت سیاسی جدا از حزب اتحاد کمونیسم کارگری دارد !
این که حسین مراد بیگی اقدام به نوشتن چنین مقاله ای کرده است بیش از هر چیز در ناتوان بودن حزب حکمتیست در پاسخ دادن به مسائلی است که حزب اتحاد کمونیسم کارگری جواب روشنش را داده است. اگر حزب حکمتیست مایل نیست سنت سیاسی حزب ما را دنبال کند و به مدل های پوسیده چپ رادیکال که حاصلی جز بی افقی ندارد چسبیده است گناهش به گردن خود رهبری حزب حکمتیست! اتفاقا اگر خط سیاسی ما در این حزب حاکم شده بود بی افقی سیاسی حزب سیاسی، حمه سور را بر ان وا نمی داشت که به قول قدیمی ها سراغ لحاف ملا نصر الدین برود. مشکل حمه سور تبیین حزب اتحاد کمونیسم کارگری از حزب حکمتیست نیست! مشکل خود حزب حکمتیست است. یک روز گناهش را به گردن کارگران نفت می اندازند و انها را به شرم کردن توصیه می کنند. روز دیگر گشته اند و با ترمینولوژی های نا مفهوم و نا مربوط چپ را بررسی کرده اند. امروز هم به سراغ حزب اتحاد کمونیسم کارگری امده اند که چرا باری گفته اند حزب حکمتیست فلان است و امروز بهمان! رفیق حمه سور اینها جواب جامعه را نمی دهد. به جای شلوغ کاری ومغلطه, فکری به حال خط سیاسی تان کنید !
باور کنید به محض اینکه خط سیاسی شما روی خط بیفتد صدها بار بیشتر از گذشته اجتماعی و تاثیر گذار می شوید. نشریه ما و عملکرد سیاسی ما را خط مشی خود قرار دهید! پیروز خواهید شد این را من تضمین می کنم !